اپ اشپزی/اپلیکشن

به نام خدا

ا ین اپ با سایت اپ ادیتور ساخته شده  است.لینک دانلود اپ: 

https://panel.appeditor.ir/exports/apk/Jg2Wap.apk

---

روایت نویسی یک روز در مرکز

به نام خدا

در روز ۲۵ مهرماه،ساعت ۵ صبح با خدافظی زهرا بیدار شدم می رفت که آزمون آیین نامه بدهد.
بلند شدم و نمازم را خواندم و خوابیدم .
۷:۲۰ صبحانه نخورده به سمت اتوبوس میرویم ،درحالی سوار اتوبوس می شوم که تلاش های پی در پی ام برای وصل شدن پروکسی تلگرام نتیجه نداده است.
از آنجایی که شب قبل دیر خوابیدم،اولین کلاس امروز یعنی کلاس زبان فارسی استاد اخروی را درحاله ای از خواب و بیداری سپری کردم .
استاد بسی از فواید ورزش و پیاده روی در صبح گفتند ولی امان از خواب...بنابراین اولویت با خواب است و میروم ب سمت خوابگاه تا بخوابم.
اذان ظهر که گفتند برای اقامه ی نماز،وضو میگیرم و ادای فریضه ی دینی میکنم.
برای صرف نهار به سلف می رویم،نهار جوجه است،هه البته یک سوم جوجه برای هرنفر،پس از صرف نهار و شستن ظرفم تا ساعت ۳/۵ در ترکیبی از استراحت و چرت و پرت گفتن با دوستان سپری شد.
کلاس آموزش ریاضی با استراحت ۴۵ دقیقه ای همراه شد که در این ۴۵ دقیقه چلی خوردم و ناچاراً به سوال و جواب های داداش کوچیکم گوش سپردم.
نماز مغرب و عشا در اتاقی که اسمش نماز خانه بود با جمعی از دوستان برگزار شد و کلاس بعدی ک اصول و روش های تدریس با استادی متفاوت با دیگر استادان شروع شد.
کلاس پر از نظرات مختلف و گاه متضاد دانشجویان بود، پس از اتمام کلاس به صرف شام و بازهم خواب به سمت خوابگاه روانه شدیم.
شام الویه بود که نسبتا به هفته ی قبل بهتر شده بود...

 

قصه دیجیتال-جوجه اردک زشت-ویدیو کار شده با inshat

دیدنی های شهر بیرجند-ویدیو کار شده با avs

https://s26.picofile.com/file/8457370768/somayehjegari.vep.html

لینک پروژه

فیلمی از شکوفه های بهاری

همیشه‌برای‌خودتون‌تکرارکنید‌که‌شما‌فقط

یکبار‌زندگۍ‌میکنید؛

پس‌بایدشادبود،باید‌اشتباه‌کردو‌درس‌گرفت

باید‌ازتک‌تک‌لحظه‌هامون‌لذت‌ببریم؛

غصه‌خوردن‌وسرزنش‌هیچۍرودرست‌نمیکنه

پس‌ایستاده‌بخند‌تا‌زمانۍکه‌هستۍ«

سمیه جگری پنج‌شنبه 21 اسفند 1399 ساعت 16:46